loading...
⓿█* فقط خنده_ترول,جک * █⓿

AMirali بازدید : 37 دوشنبه 24 تیر 1392 نظرات (0)
پیکانه بنزین سوپر میزنه.. ترمز دستیش نمی خوابه!!!!!!!




یه روز یه ابادانیه می زنه باباش و میکشه، بعد بهش میگن چرا باباتو کشتی میگه آخه این روزهای آخر به چشم بد به مادرم نگاه می کرد





به قزوینیه میگن چرا زن نگرفتی؟ میگه هنوز برادر زنه مورد علاقه ام رو پیدا نکردم!

 


به لره میگن علی یارت! میگه نه ما یار تو تیممون داریم. یار شما باشه!!

 

 
پیام پلیس های قزوین :بستن کمر بند شلوار ضامن سلامتی شماست

 




ترکه ساعت سه نصفه شب مست و پاتیل میرسه در خونه، هرکار میکرده نمیتونسته کلید رو بکنه تو قفل در. خلاصه اونقدر سر و صدا میکنه تا زنش بیدار میشه، ازون بالا داد میزنه: اصغر اقا کلید بندازم؟! ترکه میگه: نه بابا کلید دارم، سوراخ بنداز!

 

یک روز یک ابادانی می ره رشت غذا می خوره چاقو رو میزنه روی میز میگه برپدر ومادر همتون لعنت غذاخوردم پولم نمی دم یک رشتی بهش بر میخوره می ره ابادان توی یک رستوران یک چاقو می زنه روی میز صد تا چاقو میاد وسط از ترس میگه بر پدر ومادر خودم لعنت غذا نخوردم ولی پولش رو میدم

 




از لره نوار مغزی میگیرن، میبینن ۲۰ دقیقه اولش خالیه!

فیلم های منتخب 2010 در جشنواره ی قزوین :

1. عزیزم برگرد

2. دمر شدگان!!

3. من کامبیز 12 سال دارم.

4. جواد و مجنون

5. کمیسر متهم را می####کند


 


پسر تهرونیه به مامانش میگه: مامانی، دیروز که تو خونه نبودی، خاله مهری اومد پیش ما و بعدش با باباجون رفتن تو اتاق خواب و... مامانش میپره وسط حرفش میگه، واستا... بقیشو بگذار شب که باباجون اومد واسه هردومون تعریف کن. خلاصه شب میشه و تهرونیه میاد خونه و شب سرِ شام مامانه به پسره میگه: خوب، دیروز خاله مهری و باباجون رفتن تو اتاق خواب و بعد چی شد؟ پسره میگه: آره.. بعدش همون کاری رو کردن که همیشه وقتی باباجون نیست تو و عمو نادر با هم میکنین!!!
AMirali بازدید : 77 دوشنبه 24 تیر 1392 نظرات (0)

یه ترکه تو خیابون یه دوقلو میبینه
میزنه زیر خنده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بهش میگن برای چی میخندی؟؟؟
میگه ..هه هه..زایس فتوشاپه..

 

 

 

 

دعای یه پسر بچه ی خیلی ساده.......:
خدایا به خانومای فقیر بی لباس توی
کامپیوتر بابام لباس بده!!!!!!!!!!

 

 

 

 

روزی تو را ز مستی تشبیه به ماه کردم!
لامپ ۶۰ هم نبودی من اشتباه کردم!

 

 

 

 

اسمت رو باغچه نوشتم، شکفت! روی درخت نوشتم، میوه داد. توی صحرا نوشتم، لاله زار شد! آخه عزیزم پشکل هم اسم شد!

 

 

 

 

من هیچوقت نفهمیدم چرا آدما زیرِ پتو احساس امنیت میکنن…
حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب، حتما میگه:
الان اومدم بکشمت… اَه لعنتی پتو داره نمیشه!

 

 

 

 

به سلامتی پسری که قشنگترین دختره دنیارو هم تو خیابون دید،
سرش را انداخت پایین و زیر لب گفت:
“میرم جلوتر شاید بهترشو دیدم…” !!

 

 

 

 

بابابزرگم داشت تو خواب صداهای عجیب و غریب در میاورد !
خانمم میگه داره خرناس میکشه؟!
پَ نه پَ داره کانکت میشه ولی چون تو محل ما ADSL نمیدن از dial-up استفاده میکنه

 

 

 

AMirali بازدید : 123 یکشنبه 23 تیر 1392 نظرات (0)

یعنی‌ اگه رو نوشابه نمی نوشتن “خنک بنوشید” ، من میجوشوندم بعد میخوردم !!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که دکتر بشم بعد یه روز تو خیابون راه برم یه ماشین بزنه بهم
منم محل ندم ، ‌بلند شم تو خیابون راهمو ادامه بدم !
مردم چشاشون گرد بشه ! حالا شاید سوال پیش بیاد که دکتر چی بود این وسط ؟
اون دیگه به شما ارتباطی نداره ! من میخوام تحصیلاتمو ادامه بدم !!!
.
.
.
به غضنفر میگن چرا خودکشی کردی؟ افسرده‌ای؟
میگه نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خداحافظی کنم !
.
.
.
میگن : تنبلی مادر همه عادت ‌های بد ماست !
ولی خب به ‌هرحال مادره و احترامش واجبه !
.
.
.
گفتم که لبت….گفت آب حیات
گفتم دهنت …گفت حب نبات
گفتم که توانم دهم بوسه بر آب حیات؟
گفت د نه د اونو بده به بابات !
.
.
.
رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟
میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!
.
.
.
عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟
در آوردن گوشی از حالت سایلنت !
نبردن گوشی به دستشویی و حمام !
از رمز درآوردن اینباکس گوشی !
پاک کردن آثار جرم !
خواب راحت …
زندگی راحت …
آرامش همراه با گریه !
تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !
.
.
.
سلام عزیز دوست داشتم بیام پیشت
اما ببخشید نمی تونم. برنامتو بخاطر من تغییر نده
قربانت
امضا:(شانس) !
.
.
.
حیف نون :
گالیله غلط کرد گفت زمین می‌چرخه
اگه می‌چرخه پس چرا خنک نمیشه ؟
.
.
.
ای کاش بجای دهنم، جاده ی زندگیم آسفالت میشد !
(از سخنان قصار غضنفر)
.
.
.
با توجه به سیر صعودی و پرشتاب قیمت لبنیات
این روزها هر چه بیشتر گاو باشی ، بهتر است !
.
.
.
شنیدین این دخترای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟
یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من!
ازدواج که قصد نمی خواد!! خواستگار می خواد که تو نداری!
.
.
.
.
.
اگه کسی بهت گفت دوستت دارم ؛
آروم بغلش کن ، نازش کن ، سرشو بذار روی شونت و یواش در گوشش بگو :
خوب بسه دیگه پاشو خیلی خندیدیم !
اونجایی که تو درس میخوندی ما مدیر مدرسه بودیم !
.
.
.
موقع خواب :
بابام : گوشیارو کجا گذاشتی ؟
مامانم : بالا سرت !
بابام : چرا بالا سر خودت نذاشتی ؟
مامانم : چونکه سرطانزاست !
یعنی عشق میچکه !!!
.
.
.
به یارو میگن جوونیات ورزش میکردی ؟
میگه آره هالتر میزدم …
میگن الان چی ؟
میگه الان حال ندارم ، فقط تر میزنم !!!
.
.
.
ای خدا . . .
واسه همه سوژه های خوشتیپ و خوشگل می فرستی ایمانشونو امتحان کنی
واسه من پشه می فرستی اعصابمو تست کنی ؟
.
.
.
میگن ماهی قرمز گناه داره تو تنگ نندازین …
فقط ماهی قرمز آدمه ؟ ماهی سفید کنار سبزی پلو سگه ؟؟؟
.
.
.
دقت کردید هر وقت تو زندگیتون یه روزنه امید پیدا میشه
سریع یه پتروس فداکار پیدا میشه انگشتش رو میکنه توش !!!
.
.
.
تا حالا دقت کردین تو کل کل های ایرانی‌ ها ، همیشه همه برای خودشون متاسفند ؟
.
.
.
به خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه …
میگه :دِ نَه دِ اگه دعای بچه ها اثر داشت
وقتی که من شیش سالم بود و تو اون عروسکمو شیکوندی ، باید میمردی !
.
.
.
به سلامتی همه جراحای زیبایی ایران که به ۹۰% دخترا اعتماد به نفس دادن… !
.
.
.
تا حالا دقت کردین همیشه وقتایی که با یکی ، شریکی چیپس یا پفک می خوری ..
هی توهم داری که در حقت اجحاف شده ..!
.
.
.
رفیقم اومده خونمون ! وضو گرفته میخواد نماز بخونه ! می پرسه قبله کدوم طرفه ؟!
میگم : میخوای نماز بخونی ؟!
میگه : پَ نه پَ میخوام دیش ماهوارتو تنظیم کنم !
.
.
.
غضنفر یخچال میخره ، زنش میگه : پس آنتنش کو ؟
پسرش میگه : مگه کولره که آنتن داشته باشه ؟؟؟
.
.
.
رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر، یارو گفت: راحت باشه؟
میگم پــــ نه پــــ خار داشته باشه…
.
.
.
شب امتحان خوابگاه دخترا: واااای فقط ۴ دور کتاب خوندم به دور ۵ نرسیدم میفهمی؟
خوابگاه پسرا:احمق مگه نمیگم شاه دسته منه رد کن !!

AMirali بازدید : 45 یکشنبه 23 تیر 1392 نظرات (0)

ﻗﺎﺿﯽ : ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻬﻢ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺯﻥ ﺗﻮﻧﻮ ﺑﺎ ﭼﮑﺶ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﻮﻧﺪﯾﺪ

یکی از ﺣﻀﺎﺭ : ﻧﺎﻣﺮﺩ ﮐﺼﺎﻓﻂ !!!

- ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻬﻢ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻧﻢ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﭼﮑﺶ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﻮﻧﺪﯾﺪ

دوباره همون یارو : ﻧﺎﻣﺮﺩﺩﺩﺩ… ﮐﺼﺎﻓﻄﻄﻂ !!!

ﻗﺎﺿﯽ : ﺷﻤﺎ کی ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﯼ؟

ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﻤﺴﺎﯾﺸﻮﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻣﺮﺩ 2 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯﺵ ﭼﮑﺶ ﻣﯿ ﺨﻮﺍﻡ ﻣﯿ ﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ

 

 

 

آیا می دانستید که اون زنی که برای اولین بار سوال

” چرا مردا همه مثل همن ؟ ”

رو به کار برد یه زن چینی بود که شوهرشو تو بازار گم کرده بود؟

 

 

 

من که میدونم چه دسته گلى به آب دادى می خوام از زبون خودت بشنوم

قدیمی ترین تاکتیک اعتراف گیرى مادرها از بچه ها در طول تاریخ !!!

 

 

AMirali بازدید : 51 یکشنبه 23 تیر 1392 نظرات (0)

معلم: بگو ببينم... اگه توي خيابون يه نفر يه خري رو گرفته و مي زنه، و من برم جلو و از اين كارش ممانعت كنم، به اين كار چي مي گن؟ 
شاگرد: آقا اجازه، حس برادري!

 

 

 


يه نفر ميره جوراب فروشي ميگه آقا جوراب ميخوام فروشنده ميگه:مردونه ؟يارو دست ميده ميگه: مردونه

 

 

 

 

يه بار يه ديوونه دنبال رئيس بيمارستان مي اندازه . خلاصه رئيس بيمارستان رو تو يه بن بست گير مياره. رئيس بيمارستان با ترس مي گه از جون من چي مي خواي ؟ ديوونه هه مي ره با دست بهش مي زنه مي گه حالا تو گرگي!

 

 

 به غضنفر ميگن اسب تندتر ميتونه بدوه يا خر؟
ميگه تعريف از خودم نباشه خر.

 

AMirali بازدید : 57 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)

 

قبض آب غضنفر زياد مياد

به بچه هاش ميگه ، فردا كه رفتم پرينت آب رو گرفتم

معلوم ميشه كي هي ميره دستشويي !!

 

 

 

شب عروسي غضنفر بهش ميگن بابات مُرد

ميگه : حالا اين مسخره بازياي بابامو ببينا !

 

 

 

 

غضنفر شب قبل از خواستگاري زنگ ميزنه به دختره ميگه :

الو ! سوالاي فرداي بابات رو نداري ؟؟

 

 

 

 

غضنفر اينا از قرنها پيش با فناوري نانو آشنا بودند !

نان و خيار ، نان و گوجه ، نانو رب ، نانو هندوانه

نانو خربزه ، نانو ماست ، نانو آبدوغ ، نانو بادمجان !

 

 

 

از غضنفر سوال مي كنند آقا شما چرا باسنت اينقدر گنده س؟
مي گه آخه وقتي من بچه بودم مامانم به جاي اينكه براي من پودر بچه استفاده كنه از بكينگ پودر استفاده مي كرد.

 

 

 

AMirali بازدید : 47 جمعه 21 تیر 1392 نظرات (0)

 

یاس ۹۲
از چی بگم از سامسونگی که شده سمبل رشادت
ایران شده واسش مثه صندوق تجارت
پس glx وطن کجاس نیس
با اینکه از جیب در میاد اما مجاز نیس
.
پولام صفر شد بهم پول بده ایزد
با این وضع فقط باید پسته رو بلیسم
از چی بگم تو بهم بگو چی بگم خب
ما گفتیمو پراید دوباره ۷ میلیونی شد

 

 

AMirali بازدید : 37 جمعه 21 تیر 1392 نظرات (0)

 

 

 

 

ميخواستن يكي رو رييس حفاظت اطلاعاتش كنن،

 

 بهش يه سري اسرار مملكتي ميگن تا ببينن چقدر ميتونه بروز نده.

 

 تهديدش ميكنن، نميگه. ميزننش، نميگه. شكنجه اش ميكنن،

 

 نميگه. آخر سر واسه اطمينان بيشتر ميندازنش انفرادي

 

 و رفتارشو زير نظر ميگيرن. ميبينن كه هي ميزنه تو سر خودش

 

و ميگه: اه يادم بيا… اه چي بود!

 

 

 

 

 

 

 

قل مراد دزدي، صاحبخونه پا ميشه ميگه: كيه اون جا؟

 يارو ميگه: هيچكي، گربه ست، بعععععع.

 

 

 

 

به يه بچه ميگن: اون چه حيوونيه

 كه به ما گوشت، كفش، لباس ميده؟ ميگه: بابام.

 

 

 

 

از غضنفر مي پرسند هدفت از تحصيل چيه؟

ميگه : مي خوام درس بخونم، دكتر بشم، مطب بزنم، پولدار بشم،

وانت بخرم باهش كار كنم!

 

 

 

 

غضنفر پشت در اتاق عمل بود ،

 پرستار صدا مي زنه: همراه مريض ... غضنفر ميگه: .... 0912487...

 

 

 

 

غضنفر عینکش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش،

سرش گیج میره میخوره زمین!

 

 

 

 

 

غضنفر: اون مورچه رو ميبيني كه بالاي اون كوهه؟

قل مراد: كدومو ميگي؟ اوني كه چشماش بسته است

 يا اوني كه چشماش بازه؟

 

 

 

 

 

2 تا دوست با هم ميرن هتل، اولي ميره توالت فرنگي، دومي مياد كتكش ميزنه!

 ميگن: چرا ميزنيش؟ ميگه: من هر روز از اين چشمه آب مي خورم،

اين اومد دستشويي كرد توش !

 

 

 

 

يارو داشت رد مي شد، ديد دارن يه نفرو ميزنن. پرسيد:

چرا ميزنيدش؟ گفتند: فلان فلان شده ادعاي پيامبري ميكنه.

 گفت: بزنيد اون دروغگو رو، من اونو نفرستادم.

 


AMirali بازدید : 47 یکشنبه 09 تیر 1392 نظرات (0)

حیف نون چند متر دورتر از قبری گریه میکرد

ازش پرسیدند چرا نزدیکتر نمیری؟

گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود !

 

 

 

 

پلیس شهر حیف نون از شهروندان خواهش کرد :

از تعریف کردن مشکلات

جلوى دوربین هاى بزرگراه ها جدأ خوددارى کنند !

 

 

 

صبح تو راه از یه خانمی خواستم ساعت بپرسم

گفتم ببخشید گفت خواهش میکنم رفت!

 

 

 

حشره کش خالی‌ کردم تو اتاقم

من سر درد گرفتم دارم می‌میرم

پشه هه رو آینه اتاقم وایساده داره شاخکاشو مرتب می کنه!

 

 

 

تاحالا دقت کردین بعضیا وقتی میخوان یه حرف خنده دار بزنن

قبلش اعلام میکنن :آقا یه چی میگم بخند

لامصبا آدم رو تو رودروایسی میزارن که بخندی

 

 

 

من غلطای املایی مو اینجوری تشخیص میدم

که انگار این کلمه که نوشتم قیافش جدیده قبلنا یه جور دیگه بود

 

 

 

دختر همسایمون زنگ خونمون زده

رفتم درو باز کردم میگم سلام بفرمائید

میگه : سلام، خونه اید؟؟!؟

گفتم نه منو که می بینی آخرین مدل پیغام گیر هستم

 

 

 

 

به منشی شرکت می گم : بی زحمت یه لحظه درایو سی > پوشه ی کاتالوگ ها  رو باز کن

میگه : منظورتون اینه کامپیوترو روشن کنم ؟

گفتم  : نه بابا چه کاریه این همه زحمت بخودت بدی

چند تا سوراخ پشت کیس گذاشتن از اونجا سعی کن بازش کنی

 

 

 

یعنی جاذبه ای که سوراخ چاه توالت نسبت به گوشی داره

زمین به سیب نداره

 

 

 

 

من و عشقم با هم از زمین تا آسمون تفاوت داریم ۱

مثلا یکیش اینکه من وجود خارجی دارم ولی اون اصلا وجود نداره !

 

 

 

مامان بزرگم دیروز کلیپ کامران و هومن دیده می گه خدا در و تخته رو با هم جور می کنه این زن و شوهره رو ببین چقدر به هم میان

 

 

 

 

ماکارانی گرامی لطفا از خورشت قیمه یاد بگیر

اونم مثل تو نارنجیه ولی دور دهن رو به شعاع ده سانتی متر رنگ آمیزی نمی کنه !

 

 

 

AMirali بازدید : 44 یکشنبه 09 تیر 1392 نظرات (0)

کودک درونم مدام پیرمرد درونم رو اسکل می کنه می خنده

قدیم اینجوری نبود والله جرات نمی کرد پاشو جلوش دراز کنه

 

 

 

 

 

تجربه بهم ثابت کرده که از یه سنی به بعد دیگه

نباید در پیشگاه والدین گرامی از افعال پرسشی استفاده کرد!

برای مثال :

گفتار غلط : میشه من امشب با دوستام برم بیرون؟

گفتار صحیح : من شب پیش رفیقامم !

 

 

 

 

 

به دوستم می گم کیف پولت چقدر قشنگه

می گه چرم مشهد عموم از آلمان برام آورده!

 

 

 

من وقتی چهار سالم بود

از جلو دخترا که رد می شدم دخترا برام غش می کردن !

البته الانم اگه رد می شم غش می کنن آ ولی از خنده !

 

 

 

 

تو فیسبوک روزی 100 تا pm از دخترا برام میاد که می خوان با هام دوست شن

به خدا! کور شم اگه دروغ گفته باشم!

اه ه ه کی چراغارو خاموش کرد؟!

چرا همه جا تاریکه؟!

*

**

****

*******

*********

****

**

*

 

نظر بدین!!!!

 

AMirali بازدید : 28 سه شنبه 04 تیر 1392 نظرات (0)

اونایی که اهل قلیونن بخونن!

 

اگه نیوتون با ی سیب جاذبه رو کشف کرد ما با دو سیب فضا رو پیدا کردیم
AMirali بازدید : 28 سه شنبه 04 تیر 1392 نظرات (0)
هروقت چشمم به پنکه می افته یاد اول دبستان می افتم
که تو اولین روز بغل دستیم به جای سلام بهم گفت :
بگو پنکه منم گفتم پنکه ،
در جواب گفت :
شورت بابات تنگه ...
و بعد اونقدر خندید که گوزید و نالید و وقتی عمق فاجعه رو فهمیدلحظه ای بنفش شد و بعد ،
ازشدت گریه عر عرش هوا رفت ...
و من توی تمام این مراحل با این چهره :| ...
تنها در این تفکر بودم که چرا شورت بابای من تنگ است
و تنگ بودنش با پنکه چه علت دارد :|
AMirali بازدید : 33 سه شنبه 04 تیر 1392 نظرات (0)
ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﭼﯿﻨﯽ ﺩﺍﺷﻢ !
ﺑﺮﺍﻯ ﻋﻴﺎﺩﺗﺶ ﺗﻮ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪﻡ ...
ﺩﻭﺳﺖ ﭼﯿﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔت :
ﭼﻴﻨﮓ ﭼﻮﻧﮓ ﭼَﻦ ﭼﻮﻭﻥ ﻭ ؛ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩ !!

ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻛﺸﻮﺭ ﭼﻴﻦ ﺳﻔﺮ ﻛﺮﺩﻡ !...
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﺟﺎ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻣﺮﺩ ﭼﯿﻨﯽ ﻣﻌﻨﯿﺶ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﻭ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺩ
ﭼﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ :
. . ﭘﺎﺗﻮ ﺍﺯ ﺭﻭ ﺷﻴﻠﻨﮓ ﺍﻛﺴﻴﮋﻥ ﻭﺭﺩﺍﺭ ﻛصاااااااااااافطططططططططط :)))))))
AMirali بازدید : 42 چهارشنبه 15 خرداد 1392 نظرات (0)

بابام اومده میگه درستو خوندی؟!

من میگم شما درس میبینی من پیچشه شو!

بابام یه 10 دقیقه سر تکون داد بعدم رفت!!!

AMirali بازدید : 26 شنبه 11 خرداد 1392 نظرات (0)


♣♣ به بی غیرته می گن پسر حسن آقا ترتیب زنتو داده !! می گه : اوووو... ماشاالله چه بزرگ شده


♣♣ شهر بی غیرت ها زلزله میاد، بی غیرته میره بالای سر جنازه زنش ومیگه فقط دیوار روت نخوابیده بود كه اونم خوابید!!!!


♣♣ یه روز بی غیرته میره خونه میبینه زنش با یه مرده غریبه ... !بعد میشینه ساكت نگاشون میكنه .بعد از یك ساعت طرف میره.بعد زنه میگه چت بود ما رو نگاه میكردی؟!! ...بی غیرته با خوشحالی میگه جنبه رو داشتی خانوم!!!


♣♣ یه روز به یه بی غیرته میگن چند تا بچه داری؟ میگه 20 تا میگن اسمشونو چه جوری یاد میگیری میگه اسمشون که چیزی نیست فامیلشون سخته !


♣♣ بی غیرته 4 روز بعد از عروسی به دوستش میگه : او عجب زنی گرفتم . روز اول رفتم خانه دیدم با یه مرد خوابیده گفتم کیه ؟ گفت شوهرمه فهمیدم صداقت داره. فرداش دیدم مردها دو تا شدن گفتم اینا کین؟ سرشو انداخت پایین فهمیدم نجابت داره . فرداش رفتم دیدم مردها در خونه صف بستن رفتم جلو گفت برو ته صف . فهمیدم عدالت داره. فرداش رفتم خانه مادرش دیدم اونجام صفه فهمیدم اصالت داره!


♣♣ یه رو به یه شهر بی غیرت های sms میدن که زنت پیشه ماست...بی غیرته میگه :گوه تو دهنه هر کس که sms تکراری بفرسته!


♣♣ به بی غیرته میگن: شما تا حالا تو صف كسی رو هول دادین؟ میگه: نه، ولی یه بار هول شدم تو صف دادم!!


♣♣ از یه بی غیرته میپرسن: شما با چه سهمیه‌ای وارد دانشگاه شدی؟ میگه: بنده افتخار میكنم گه فرزند سه تا شهیدم!!!


♣♣ یه شهر بی غیرت های كامیون میخره پشتش مینویسه رسوای عالم مادر


♣♣ به بی غیرته میگن بچه داری؟ میگه:والله من نه، ولی خانم داره.........


♣♣ شهر بی غیرت های از زنش میپرسه: تا حالا بغل چند نفر خوابیدی؟ زنش میگه:یكی بغل تو،یكی بغل بابام، یكی بغل مامانم بغل بقیه تا صبح بیدار بودم

 


♣♣ دختر بی غیرته یه دوست پسر داشته هر شب میومده خونشون ترتیب دختر رو میداده. خونه دختره این جور بوده كه از دم پنجره اول دختره میخوابیده بعد برادره، بعد مادره، آخر هم بی غیرته. پسره هم هر شب از پنجره میومده همون اول ترتیب دختره رو میداده و میرفته. یه شب بی غیرته با زنش دعواش میشه، زنه قهر می كنه میاد كنار پنجره میخوابه. شب طبق معمول، پسره از پنجره میاد تو، همون اول میپره رو زنه و شروع میكنه به کار خیر، یه دفعه میبینه، اِه! این كه دختره نیست! در میاره و میپره رو دختره. بی غیرته پامیشه به پسرش میگه: بابا جان بدو در ریم، یه یارو اومده از اون جلو همینجور داره ترتیب همه رو میاد جلو!!!

 


♣♣ بی غیرته بچش زشت در میاد میره تو محل دعوا

 


♣♣ زن بی غیرته شب عروسی می‌پرسه: بلدی چی کار کنی كه؟ بی غیرته میگه: آره منتظرم یکی بیاد برم زیر تــــخت


♣♣ شهر بی غیرت های نصفه شب بلند میشه آب می خوره میگه: سلام بر حسین یه نفر از زیر تخت میگه : سلام عباس آقا


♣♣ زن یه بی غیرته دیر میادخونه بی غیرته غیرتی میشه میگه تا حالا كجا بودی؟میگه یه مرده تو خیابون بهم تجاوز كرد بی غیرته میگه: ده دقیقه تجاوز بقیشو كجا بودی؟


♣♣ بی غیرته به دوستش میگه: زن گرفتم.دوستش میگه: چه جوریه؟ میگه: ناز، توپل، چشم آبی، سفید، موهاش بولند، اصلا بیخیال خودت می آیی میـ..نی می بینی!!!!


♣♣ یه زن و شوهر شهر بی غیرت های بچه دار نمی شدن . درب خونه شون روی پارچه می نویسند . هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم ؟ .....


♣♣ بی غیرته به زنش مشكوك بوده، یك بار باید میرفته مسافرت، زیر تخت خانم یك سطل ماست میگذاره و یك گوشكوب هم میبنده به زیر تخت، تا اگه بیشتر از یك نفر رو تخت خوابیدن گوشت كوبه بیاد پایین وماستی شه.


خلاصه میره سفر و چهار روز بعد برمیگرده میبینه ماسته دوغ شده
♣♣ بی غیرته بچه اش تازه زبون باز کرده بوده بهش میگه : عزیزم بگو بابا بگو بابا!! بچه میگه: اصغر آقا!!

 


♣♣ بی غیرته داشته واسه رفیقش تعریف میكرده كه: آره دیروز رفتم خونه دیدم یه جفت كفش دم دره، شك كردم. رفتم جلوتر دیدم یه لباس مردونه هم افتاده رو زمین، بیشتر شك كردم. رفیقش می پرسه: خوب بعد چی شد؟ میگه:هیچی ‌رفتم جلوتر، دیدم یكی از لباسای خانم هم افتاده رو زمین، بدجوری شك كردم. رفیقش میگه: خوب؟! میگه: رفتم در اتاق خواب رو باز كردم... رفیقش میگه: خوب؟!‌ بی غیرته میگه: هیچی شكم برطرف شد!!!


♣♣ بی غیرته عروسی می‌كنه، شب اول با خانوم میرن تو حجله. فردا رفقا ازش می‌پرسن، خوب چطور بود؟ حال داد؟! میگه:‌ اَووو! نخیر، كار یه شب و دو شب و یه نفر دو نفر نیست!!!


♣♣ بی غیرته میره خونه میبینه زنش با یك نره خری مشغولند. یارو تا بی غیرته رو می بینه می زنه به چاك و با آخرین سرعتش می دوه در می ره. بی غیرته هم تا اون ور مازندران فحش میده و دنبالش میكنه. آخر یارو می رسه لب یك پرتگاه، دیگه هیچ راه فراری نداشته، ‌بی غیرته هم همین جور عصبانی داشته دنبالش میومده. مرده میگه: غلط كردم! توروخدا منو نكش! بی غیرته میگه: هیس! اول اون دمپایی های منو بده!!


♣♣ رفیق بی غیرته میاد خونش مهمونی. وارد اتاق كه میشه، میبینه یه تفنگ به دیوار آویزونه. می پرسه: این واسه چیه؟ بی غیرته میگه: واسه حفظ ناموس! خلاصه یارو حساب كار خودشو می كنه. شب ردیف تو اتاق خوابیده بودند، زنه میگه: {با خروپف}تفنگ خرابه! دخترش میگه: {خروپف} فشنگ نداره! بی غیرته میگه: منم كه خوابم!!!


♣♣ بی غیرته و زنش تو خیابون راه میرفتن یه دفعه یه موتور سواره از كنارشون میگذره. بی غیرته میگه: كاشكی منم یه موتور داشتم! موتور سواره میشنوه، میگه: دادش اگه میخوای بیا یه دور بزن. بی غیرته خیلی حال می‌كنه، موتور یارو رو می‌گیره یك دور میزنه، بعد میاد می‌بینه مرده داره با زنش صحبت میكنه، ‌با خودش میگه: ‌خوبه تا اینا دارن با هم لاس میزنن من یه دور دیگه بزنم!!!


♣♣ بی غیرته میخواسته خونشو بفروشه، داشته خونشو به یكی نشون می داده،میگه: این اتاق دخترمه، دراتاق رو باز میكنه میگه: این دخترمه، میبینه یكی هم رو دخترشه، میگه اینم دامادمه! بعد میگه: اونم اتاق خواب خودمونه، در و باز میكنه، میگه: این خانممه،... اینم منم!!!


♣♣ بی غیرته میره خونه میبینه یه یارو سبیل كلفته رو زنشه، میگه: ببخشید ‌آقا، شما؟‌ یارو میگه: اكبر آقا سبیل كلفت، كاری داشتی؟! بی غیرته میگه: نه قربون، من غلط بكنم! روز بعد میاد میبینه این بار یك بچه سوسوله رو زنشه. میگه: جناب شما؟ میگه: من كامیم، كاری داشتین؟ بی غیرته میگه: والله من نه، ولی اگه اكبر آقا بشنوند ناراحت میشند!!!


یه بی غیرته می خواد سر مچ زنش رو بگیره با دوستش قلاب میگیره وقتی میره بالا با خنده میاد پایین دو سه بار همین کار رو می کنه تا اینکه دوستش عصبانی میشه میگه خب چیه چرا میخندی؟ میگه آخه تا حالا کون عباس آقا بقالی رو لخت ندیده بودم

یه بار یه بی غیرته کتاب می نویسه اول کتابش مینویسه تقدیم به پدرم که دوست بابام بود


بی غیرته در خونش تابلو زده بود ورود افراد زیر 18 سال ممنوع گفتن این چیه گفت آووو ناموسه بچه بازی که نیست!!


شهر بی غیرت های نصفه شب بلند میشه آب می خوره میگه: سلام بر حسین یه نفر از زیر تخت میگه : سلام عباس آقا


مامور سر شماری می ره دم خونه بی غیرته می گه شما چند نفرید زنه بیرونو نگاه می کنه می گه من مشکلی ندارم شما چند نفرید؟؟؟؟؟؟؟

AMirali بازدید : 35 شنبه 11 خرداد 1392 نظرات (0)

این همه درس خوندیم بالاخره نفهمیدیم رابطه ی فیثاغورس با کی بود

قضیه اش چی بوده اصلا

بالاخره چی شد !؟

AMirali بازدید : 23 شنبه 11 خرداد 1392 نظرات (0)

غضنفر می ره جهنم دمپایش را پرت می کنه تو بهشت به خدا میگه برم بیارمش؟



غضنفر ميره دکتر ميگه :

آقای دکتر هيچ کس منو تحويل نمی گيره

دکتره ميگه : نفر بعدی !!!


غضنفر بی هوا میره تو اتاق خفه می شه !!!



به غضنفر ميگن چرا زن نمی گيری ؟

ميگه : ای بابا ، كی مياد زنش رو بده به ما ؟!!!


غضنفر داشته دنبال جای پارک می گشته اما پيدا نمی كرد !

در همون حال گشتن ، به خدا ميگه : خدايا اگه يه جای پارک برام پيدا كنيا

من نماز می خونم ، روزه می گيرم كه يه دفعه يه جای پارک می بينه

و به خدا میگه : خدا جون نمی خواد خودم پيدا كردم !!!

 

AMirali بازدید : 128 دوشنبه 06 خرداد 1392 نظرات (0)

یه روز غضنفر و دوستش داشتن وضو میگرفتن یک دفه غضنفر باده گنده ای از خود ول کرد سوال کرد وضوم باطل شد دوستش گفت والا اون طور که تو گوزیدی مال منم باطل شد

 

*

*

*

*

نظر یادت نره!!!

AMirali بازدید : 49 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

امروز رفتم پیش دکتر متخصص میبینم ویزیتش بیست هزار تومن شده!!!


به دکتر میگم:

اگه تخفیف میدی بگم کجام درد میکنه

وگرنه خودت بگرد پیداش کن!!

AMirali بازدید : 33 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

دارم میرم مسافرت، با مامانم خداحافظی کردم؛ بهش میگم: آب نمیریزی پشت سرم ؟
میگه: حالا برو من سیفون رو برات میکشم !!!
من :|
مامانم :D
کل خانواده :))))

میدونم سر راهیم …

AMirali بازدید : 33 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

امروز نمی دونم جواب کدوم کار خوبم رو گرفتم !


رفتم صدگرم نخودچی گرفتم، داشتم می خوردم

که یهو دیدم یه پسته توشه !!!!!

باور کنید اشک توی چشمام حلقه زده بود :'( خدایا شکرت /0\

AMirali بازدید : 32 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)
تـــــــــــــوجه تــــــــــــــــوجه !!!

پسته دست دوم کیلویی 15000 تومن!
 دست یه پیرزن بی دندون بوده فقط نمکاشو میک زده :)))
AMirali بازدید : 24 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)
کبوتری لب تنگ ماهی نشست و گفت: ای ماهی تو که سقف قفست شکسته، پس چرا پرواز نمیکنی؟ ماهی نگاهی به کبوتر انداخت و گفت: برو عمه تو مسخره کن دلقک :|


AMirali بازدید : 29 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

بقالی (Baghali) ، باقالی (Baghali) ، بغلی (Baghali) !!!
یعنی لعنت به کسی که فارسی با حروف انگلیسی رو اختراع کرد!!

AMirali بازدید : 18 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

یارو زنگ میزنه رستوران میگه غذا چی دارید ؟
خانمه میگه : پیتزا ، جوجه کباب ، کوبیده ، مرغ ، استیک
یارو میگه خوش بحالتون ما تو یخچال کوفت هم نداریم !

AMirali بازدید : 20 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)
طرف لکنت زبون داشته.زنگ میزنه اورژانس که بیان جنازه ی همسیاشو ببرن!

میگه:اااالواااوورجانس ،این ههههمسسسایمووون­ ممممرده!
یه آمبولانس میفرررررستین؟!

…طرف میگه: آدرستون؟!

یارو تا میاد آدرسو بگه زبونش بند میاد میگه:ظظظظظ!
… … …طرف میگه :ظفرمنظورته ؟

میگه: نننننننـــنه!

طرف فکر میکنه سرکاره قطع میکنه!

۲هفته بعد همین اتفاق میفته بازم طرف میگه:آدرستون؟

باز زبونِ یارو بندمیاد میگه: ظظظظ!
طرف میگه ظفر؟ میگه:ننننه!

باز مامور اورژانس فکرمیکنه سرکاره قطع میکنه!

۳!ماه رد میشه،باز طرف زنگ میزنه میگه:
اااااووووورژانس­، این هههمسایمون ممممرده محلللمون بوی گند گررررررفته یه آمبولانس ببفرستیییین!

طرف میگه :آدرستون؟!

باز زبون یارو بندمیاد میگه: ظظظظ!
از اونور میگن :آقامنظورت ظفره؟!


طرف میگه :آآآآررررره آآآآشغااااال؛
آآآآررره کککککثافت
ککشووووندم آورددددمش ظفرببییییا بببرش!!!!!!
AMirali بازدید : 23 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

مرد: بازهم كه پارچه خريدي؟ زن: مي‏خوام برات دستمال بدوزم. مرد: اين كه چهار متر پارچه است؟ زن با بقيه‏اش هم براي خودم يه پيرهن مي‏دوزم.

AMirali بازدید : 39 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)
شامپو خریدم روش نوشته:

این محصول را روی سرتان بریزید و موهایتان را بمالید سپس آبکشی کنید!
من میخواستم بریزم تو دهنم قرقره کنم،خدا خیرشون بده آگاهم کردن

AMirali بازدید : 25 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

به غضنفر گفتند: ۱۷ شهريور چه روزيه؟ کمی فکر کرد و گفت: فکر می کنم ۱۵ خرداد باشه!

AMirali بازدید : 29 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

بنظرتون دخترا چن تا رو پایی میتونن برن
بنظر من یه دونه
بنظرتون دخترا چن تا بارفیکس میتونن برن
بنظر من صفرتا
بنظر شما دخترا چن تا شنا میتونن برن
بنظر من صفرتا
بنظر شما دخترا چن تا مشت میتونن پشت سر هم بزنن
بنظر من صفرتا چون اصلا بلد نیستن مشت بزنن
حالا بنظر شما قوی ترین عضله دخترا چیه
بنظرمن ماهیچه های زبونشون
چون در طول شبانه روز بشدت داره کار میکنه
خخخخخخخ!!!!!!

AMirali بازدید : 35 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

دختره تو قسمت کامپیوتر استخدام می شه... در پایان روز اول، رئیس ازش می پرسه: خوب، امروز چکار کردی؟
میگه: هیچی کلیدهای کیبورد نامرتب بودن به ترتیب الفبا مرتبشون کردم !!!

AMirali بازدید : 23 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

روزی مردی تصمیم گرفت تمام مشکلات خودرابه دریا بریزد
اما
اما هرکاری کرد زنش سوار قایق نشد...

AMirali بازدید : 26 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

یه روز یه آقاهه میره تو گوگل و مینویسه : راه های شناخت زنان
بعد ، گوگل یه صفحه باز میکنه که توش نوشته : اگه فهمیدی به ما هم بگو!!!!!!!!!!!!

AMirali بازدید : 32 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

یارو میره طوطی سخنگو بخره ، فروشنده بهش یه جغد میندازه
بعد از یه مدت دوستای یارو بهش می گن : یاد گرفته حرف بزنه یا نه ؟
یارو می گه : هنوز نه ، ولی خیلی توجه می کنه !

AMirali بازدید : 33 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

دوتا جوجه باهم قرار مي زارن وقتيكه بزرگ شدن باهم ازدواج كنن وقتي كه بزرگ مي شن ميفهمن كه هر دوتا شون خروسن!!!!

AMirali بازدید : 24 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

يك روز يه گوسفنده با مامان باباش دعواش ميشه ميره سر كوچه تاكسی بگيره ، ميگه : كشتارگاه ، كشتارگاه

AMirali بازدید : 58 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

یکی یه سوسمار پیدا میکنه. از دوستش می پرسه: چیکارش کنم؟ دوستش میگه : ببرش باغ وحش فرداش دوستش می بینتش. می پرسه: چیکارش کردی؟ میگه : دیروز بردمش باغ وحش.. امروز هم می برمش سینما...

AMirali بازدید : 22 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

يك بابايي يه ماهي تو پاكت دستش بوده، رفيقش ميبيندش، ازش مي‌پرسه: جريان ‌اين ماهيه چيه؟ ميگه: ‌دارم براي شام مي‌برمش خونه. ماهيه ميگه: مرسي من شام خوردم، منو ببر سينما!

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت چطوره ؟
    برای حمایت از ما کلیک کنید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 233
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 46
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 50
  • باردید دیروز : 34
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 177
  • بازدید ماه : 149
  • بازدید سال : 2,125
  • بازدید کلی : 205,986