loading...
⓿█* فقط خنده_ترول,جک * █⓿

AMirali بازدید : 26 شنبه 11 خرداد 1392 نظرات (0)


♣♣ به بی غیرته می گن پسر حسن آقا ترتیب زنتو داده !! می گه : اوووو... ماشاالله چه بزرگ شده


♣♣ شهر بی غیرت ها زلزله میاد، بی غیرته میره بالای سر جنازه زنش ومیگه فقط دیوار روت نخوابیده بود كه اونم خوابید!!!!


♣♣ یه روز بی غیرته میره خونه میبینه زنش با یه مرده غریبه ... !بعد میشینه ساكت نگاشون میكنه .بعد از یك ساعت طرف میره.بعد زنه میگه چت بود ما رو نگاه میكردی؟!! ...بی غیرته با خوشحالی میگه جنبه رو داشتی خانوم!!!


♣♣ یه روز به یه بی غیرته میگن چند تا بچه داری؟ میگه 20 تا میگن اسمشونو چه جوری یاد میگیری میگه اسمشون که چیزی نیست فامیلشون سخته !


♣♣ بی غیرته 4 روز بعد از عروسی به دوستش میگه : او عجب زنی گرفتم . روز اول رفتم خانه دیدم با یه مرد خوابیده گفتم کیه ؟ گفت شوهرمه فهمیدم صداقت داره. فرداش دیدم مردها دو تا شدن گفتم اینا کین؟ سرشو انداخت پایین فهمیدم نجابت داره . فرداش رفتم دیدم مردها در خونه صف بستن رفتم جلو گفت برو ته صف . فهمیدم عدالت داره. فرداش رفتم خانه مادرش دیدم اونجام صفه فهمیدم اصالت داره!


♣♣ یه رو به یه شهر بی غیرت های sms میدن که زنت پیشه ماست...بی غیرته میگه :گوه تو دهنه هر کس که sms تکراری بفرسته!


♣♣ به بی غیرته میگن: شما تا حالا تو صف كسی رو هول دادین؟ میگه: نه، ولی یه بار هول شدم تو صف دادم!!


♣♣ از یه بی غیرته میپرسن: شما با چه سهمیه‌ای وارد دانشگاه شدی؟ میگه: بنده افتخار میكنم گه فرزند سه تا شهیدم!!!


♣♣ یه شهر بی غیرت های كامیون میخره پشتش مینویسه رسوای عالم مادر


♣♣ به بی غیرته میگن بچه داری؟ میگه:والله من نه، ولی خانم داره.........


♣♣ شهر بی غیرت های از زنش میپرسه: تا حالا بغل چند نفر خوابیدی؟ زنش میگه:یكی بغل تو،یكی بغل بابام، یكی بغل مامانم بغل بقیه تا صبح بیدار بودم

 


♣♣ دختر بی غیرته یه دوست پسر داشته هر شب میومده خونشون ترتیب دختر رو میداده. خونه دختره این جور بوده كه از دم پنجره اول دختره میخوابیده بعد برادره، بعد مادره، آخر هم بی غیرته. پسره هم هر شب از پنجره میومده همون اول ترتیب دختره رو میداده و میرفته. یه شب بی غیرته با زنش دعواش میشه، زنه قهر می كنه میاد كنار پنجره میخوابه. شب طبق معمول، پسره از پنجره میاد تو، همون اول میپره رو زنه و شروع میكنه به کار خیر، یه دفعه میبینه، اِه! این كه دختره نیست! در میاره و میپره رو دختره. بی غیرته پامیشه به پسرش میگه: بابا جان بدو در ریم، یه یارو اومده از اون جلو همینجور داره ترتیب همه رو میاد جلو!!!

 


♣♣ بی غیرته بچش زشت در میاد میره تو محل دعوا

 


♣♣ زن بی غیرته شب عروسی می‌پرسه: بلدی چی کار کنی كه؟ بی غیرته میگه: آره منتظرم یکی بیاد برم زیر تــــخت


♣♣ شهر بی غیرت های نصفه شب بلند میشه آب می خوره میگه: سلام بر حسین یه نفر از زیر تخت میگه : سلام عباس آقا


♣♣ زن یه بی غیرته دیر میادخونه بی غیرته غیرتی میشه میگه تا حالا كجا بودی؟میگه یه مرده تو خیابون بهم تجاوز كرد بی غیرته میگه: ده دقیقه تجاوز بقیشو كجا بودی؟


♣♣ بی غیرته به دوستش میگه: زن گرفتم.دوستش میگه: چه جوریه؟ میگه: ناز، توپل، چشم آبی، سفید، موهاش بولند، اصلا بیخیال خودت می آیی میـ..نی می بینی!!!!


♣♣ یه زن و شوهر شهر بی غیرت های بچه دار نمی شدن . درب خونه شون روی پارچه می نویسند . هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم ؟ .....


♣♣ بی غیرته به زنش مشكوك بوده، یك بار باید میرفته مسافرت، زیر تخت خانم یك سطل ماست میگذاره و یك گوشكوب هم میبنده به زیر تخت، تا اگه بیشتر از یك نفر رو تخت خوابیدن گوشت كوبه بیاد پایین وماستی شه.


خلاصه میره سفر و چهار روز بعد برمیگرده میبینه ماسته دوغ شده
♣♣ بی غیرته بچه اش تازه زبون باز کرده بوده بهش میگه : عزیزم بگو بابا بگو بابا!! بچه میگه: اصغر آقا!!

 


♣♣ بی غیرته داشته واسه رفیقش تعریف میكرده كه: آره دیروز رفتم خونه دیدم یه جفت كفش دم دره، شك كردم. رفتم جلوتر دیدم یه لباس مردونه هم افتاده رو زمین، بیشتر شك كردم. رفیقش می پرسه: خوب بعد چی شد؟ میگه:هیچی ‌رفتم جلوتر، دیدم یكی از لباسای خانم هم افتاده رو زمین، بدجوری شك كردم. رفیقش میگه: خوب؟! میگه: رفتم در اتاق خواب رو باز كردم... رفیقش میگه: خوب؟!‌ بی غیرته میگه: هیچی شكم برطرف شد!!!


♣♣ بی غیرته عروسی می‌كنه، شب اول با خانوم میرن تو حجله. فردا رفقا ازش می‌پرسن، خوب چطور بود؟ حال داد؟! میگه:‌ اَووو! نخیر، كار یه شب و دو شب و یه نفر دو نفر نیست!!!


♣♣ بی غیرته میره خونه میبینه زنش با یك نره خری مشغولند. یارو تا بی غیرته رو می بینه می زنه به چاك و با آخرین سرعتش می دوه در می ره. بی غیرته هم تا اون ور مازندران فحش میده و دنبالش میكنه. آخر یارو می رسه لب یك پرتگاه، دیگه هیچ راه فراری نداشته، ‌بی غیرته هم همین جور عصبانی داشته دنبالش میومده. مرده میگه: غلط كردم! توروخدا منو نكش! بی غیرته میگه: هیس! اول اون دمپایی های منو بده!!


♣♣ رفیق بی غیرته میاد خونش مهمونی. وارد اتاق كه میشه، میبینه یه تفنگ به دیوار آویزونه. می پرسه: این واسه چیه؟ بی غیرته میگه: واسه حفظ ناموس! خلاصه یارو حساب كار خودشو می كنه. شب ردیف تو اتاق خوابیده بودند، زنه میگه: {با خروپف}تفنگ خرابه! دخترش میگه: {خروپف} فشنگ نداره! بی غیرته میگه: منم كه خوابم!!!


♣♣ بی غیرته و زنش تو خیابون راه میرفتن یه دفعه یه موتور سواره از كنارشون میگذره. بی غیرته میگه: كاشكی منم یه موتور داشتم! موتور سواره میشنوه، میگه: دادش اگه میخوای بیا یه دور بزن. بی غیرته خیلی حال می‌كنه، موتور یارو رو می‌گیره یك دور میزنه، بعد میاد می‌بینه مرده داره با زنش صحبت میكنه، ‌با خودش میگه: ‌خوبه تا اینا دارن با هم لاس میزنن من یه دور دیگه بزنم!!!


♣♣ بی غیرته میخواسته خونشو بفروشه، داشته خونشو به یكی نشون می داده،میگه: این اتاق دخترمه، دراتاق رو باز میكنه میگه: این دخترمه، میبینه یكی هم رو دخترشه، میگه اینم دامادمه! بعد میگه: اونم اتاق خواب خودمونه، در و باز میكنه، میگه: این خانممه،... اینم منم!!!


♣♣ بی غیرته میره خونه میبینه یه یارو سبیل كلفته رو زنشه، میگه: ببخشید ‌آقا، شما؟‌ یارو میگه: اكبر آقا سبیل كلفت، كاری داشتی؟! بی غیرته میگه: نه قربون، من غلط بكنم! روز بعد میاد میبینه این بار یك بچه سوسوله رو زنشه. میگه: جناب شما؟ میگه: من كامیم، كاری داشتین؟ بی غیرته میگه: والله من نه، ولی اگه اكبر آقا بشنوند ناراحت میشند!!!


یه بی غیرته می خواد سر مچ زنش رو بگیره با دوستش قلاب میگیره وقتی میره بالا با خنده میاد پایین دو سه بار همین کار رو می کنه تا اینکه دوستش عصبانی میشه میگه خب چیه چرا میخندی؟ میگه آخه تا حالا کون عباس آقا بقالی رو لخت ندیده بودم

یه بار یه بی غیرته کتاب می نویسه اول کتابش مینویسه تقدیم به پدرم که دوست بابام بود


بی غیرته در خونش تابلو زده بود ورود افراد زیر 18 سال ممنوع گفتن این چیه گفت آووو ناموسه بچه بازی که نیست!!


شهر بی غیرت های نصفه شب بلند میشه آب می خوره میگه: سلام بر حسین یه نفر از زیر تخت میگه : سلام عباس آقا


مامور سر شماری می ره دم خونه بی غیرته می گه شما چند نفرید زنه بیرونو نگاه می کنه می گه من مشکلی ندارم شما چند نفرید؟؟؟؟؟؟؟

AMirali بازدید : 23 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

مرد: بازهم كه پارچه خريدي؟ زن: مي‏خوام برات دستمال بدوزم. مرد: اين كه چهار متر پارچه است؟ زن با بقيه‏اش هم براي خودم يه پيرهن مي‏دوزم.

AMirali بازدید : 30 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

بنظرتون دخترا چن تا رو پایی میتونن برن
بنظر من یه دونه
بنظرتون دخترا چن تا بارفیکس میتونن برن
بنظر من صفرتا
بنظر شما دخترا چن تا شنا میتونن برن
بنظر من صفرتا
بنظر شما دخترا چن تا مشت میتونن پشت سر هم بزنن
بنظر من صفرتا چون اصلا بلد نیستن مشت بزنن
حالا بنظر شما قوی ترین عضله دخترا چیه
بنظرمن ماهیچه های زبونشون
چون در طول شبانه روز بشدت داره کار میکنه
خخخخخخخ!!!!!!

AMirali بازدید : 35 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

دختره تو قسمت کامپیوتر استخدام می شه... در پایان روز اول، رئیس ازش می پرسه: خوب، امروز چکار کردی؟
میگه: هیچی کلیدهای کیبورد نامرتب بودن به ترتیب الفبا مرتبشون کردم !!!

AMirali بازدید : 23 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

روزی مردی تصمیم گرفت تمام مشکلات خودرابه دریا بریزد
اما
اما هرکاری کرد زنش سوار قایق نشد...

AMirali بازدید : 26 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

یه روز یه آقاهه میره تو گوگل و مینویسه : راه های شناخت زنان
بعد ، گوگل یه صفحه باز میکنه که توش نوشته : اگه فهمیدی به ما هم بگو!!!!!!!!!!!!

AMirali بازدید : 22 چهارشنبه 01 خرداد 1392 نظرات (0)

قدرت دید خانوم ها: یک تار مو را روی کت شوهرشان می بینند اما یک تیر چراغ برق را هنگام رانندگی نمی بینند!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت چطوره ؟
    برای حمایت از ما کلیک کنید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 233
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 75
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 86
  • باردید دیروز : 34
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 213
  • بازدید ماه : 185
  • بازدید سال : 2,161
  • بازدید کلی : 206,022